پسری در تبعیدگاه ابدی

ترجمه ها ،داستان ها، مقالات و ترانه های حسین غریب

پسری در تبعیدگاه ابدی

ترجمه ها ،داستان ها، مقالات و ترانه های حسین غریب

مرا در بند خویش کن

مرا در بند خویش کن

 

 

ترانه از امیلی

 

 

ترجمه از حسین غریب

 

 

 

 

تو مرا به یاد نمی آری اما من تو را به یاد می آورم

 

سخت در تلاشم که به تو دیگر نیندیشم

 

اما چه کسی می تواند بر رویاهایش چیره شود؟

 

و رویاهای من ...

 

به تو ایمان دارم

 

همه چیز را رها خواهم کرد

 

تنها برای آنکه تو را پیدا کنم

 

باید با تو باشم

 

تا زنده بمانم

 

تا دمی بر آورم

 

مرا در بند خویش گرفتار ساخته ای

 

آیا هر آنچه که می دانستی را فراموش کرده ای؟

 

تمام آنچه که را که با هم داشتیم؟

 

مرا در سوگ عشقت نشسته، یافتی

 

و دستان مرا لمس کردی

 

می دانم که در آن لحظه مرا دوست می داشتی

 

به تو ایمان دارم

 

همه چیز را رها خواهم کرد

 

تا تو را پیدا کنم

 

باید با تو باشم

 

تا زنده بمانم

 

تا دمی بر آورم

 

مرا در بند خویش گرفتار ساختی

 

در آینه که نگاه می کنم تو را در آن می بینم

 

اگر عمیق به آن نظر بیفکنم

 

خیلی چیزها که برای توست

 

درون مرا مطیع تو ساخته

 

به تو ایمان دارم

 

همه چیز را رها می سازم

 

تا تنها تو را بیابم

 

باید با تو باشم

 

تا زنده بمانم

 

تا دم بر آورم

 

مرا در بند خویش گرفتار ساخته ای

 

همه چیز را رها خواهم ساخت

 

تا فقط تو را به دست آرم

 

باید با تو بمانم

 

تا زنده بمانم

 

تا نفس بکشم

 

مرا مطیع خویش ساز

 

تو مرا در بند خویش  اسیر کرده ای

 

مرا مطیع خود ساز

 

مرا مطیع خویش کن